کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۲: کی چاره درد من بیچاره ندانست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کی چاره درد من بیچاره ندانست دل خون شد ازین درد و جز این چاره ندانست دردم به طبیب ار چه بدینگونه نگفتند چون بود که از گونه رخساره ندانست در تجربه سنگدلان سخت خطا کرد آنکس که دلت سخت تر از خاره ندانست در مطبخ عشق تو کباب دل ما را لذت به از آن غمزه خونخواره ندانست دانست دل غمزده دفع همه اندوه دفع غم معشوق ستمکاره ندانست شد عمر طلبکار برای طلب آخر آخر خبری از دل آواره ندانست مژگان کمال این همه سوزن چه دهد آب چون دوختن خرقه صد پاره ندانست کمال الدین خجندی