کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۹: عشق تو و نوبه آبگینه و سنگ است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق تو و نوبه آبگینه و سنگ است نام نکو در ره نو موجب ننگ است تا به من الفت است از همه دورم تا بتوام آشتی است با همه جنگ است بانگ سگش میرسد ز گوشه آن بام مطرب مجلس چه جای نغمه چنگ است سرخی اشکم چو دید و زردی رخسار گفت که در عشق ما هنوز دو رنگ است تیره چه باشم چو زلف او دهدم دست ک ای نفس واپسین چه جای درنگ است از خط رخسار بار چهره مقصود مقصد دیر توان دید چون بر آئینه رنگ است ارباب جهد بی خطری نیست کام دل طالبان به کام نهنگ است بخت و سعادت زند به دامن او چنگ ناری از آن زلف هر که را که به جنگ است در صفت زلف او کمال چه پیچی وصف دهانش بکن که قافیه ننگ است کمال الدین خجندی