کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۵: ساقی لب تو این کرم از من دریغ داشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقی لب تو این کرم از من دریغ داشت میها که داشت یک دو دم از من دریغ داشت بنمود صد گرم به حریفان هزار حیف بوسی دو نیز بر قدم از من دریغ داشت دی گفتمش بگز لب خود را به من بده بر آن نقل هم ز خویش و هم از من دریغ داشت من مورم و نگین جم آن لب غریب نیست گر خانم و نگین جم از من دریغ داشت پشت دلم چو طاق دو ابروش خم گرفت زین غم که زلف خم به خم از من دریغ داشت ای نامه بر بیار تو باری سلام خشک گر بار رشحه قلم از من دریغ داشت بر در خواست تا شنود آه کس کمال بانگ کبوتر حرم از من دریغ داشت کمال الدین خجندی