کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۱: دل ز زلف و خال خوبان نیره و آشفته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل ز زلف و خال خوبان نیره و آشفته است خانه را چون دوست بانو لاجرم نارفته است پرده از عارص فکندی راز ما شد آشکار آب روشن هرگز از کس راز دل نهفته است جز به پویت کی گشاید دل در آن بند در زلف پی نسیمی در گلستانها گلی نشکفته است پیش حسن پایدارت کان برون است از شمار دور حسن مه در هفته دور گل یک هفته است در فراق روی لبلی بر سر بالین ناز کسی کجا دیدست مجنون را که لیلی خفته است نیست در عاشق بدی جز عشق و میداند رقیب گر به ما گفت پیش پار نیکو گفته است وصف لعل یار کردم در جگر سوراخ شد زیر لب گفتا کمال از عشق من در سفته است کمال الدین خجندی