کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۴: حلقه بر در میزند هر دم خیال روی دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حلقه بر در میزند هر دم خیال روی دوست گوش دار این حلقه را ای دل گرت سودای اوست صبحگاهی می گرفتم عقد گیسویش به خواب زان زمان دست خیالم تا به اکنون مشگ بوست دل که چون گریست در میدان عشق آشفته حال گر به چوگان نسبت زلفش کند بیهوده گوست سر بلندی بین که باز از دولت رندی مرا بر سر دوشی که دی سجاده بود امشب سوست لان یکرنگی مزن با دوست هر ساعت کمال تا چو گل بیرون نیائی خرم و خندان ز پوست کمال الدین خجندی