کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۶۷: آن چه رویست که حسن همه عالم با اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن چه رویست که حسن همه عالم با اوست دل در آن کوی نه تنهاست که جان هم با اوست دم عیسی که به رنجور شفا میبخشد دم نقد از لب او جوی که این دم با اوست خانه دل به خیال لب او دار شفاست چند نالد دل مجروح که مرهم با اوست دهنت گرچه که او خانم دلها دزدد چون بخندد همه دانند که خانم با اوست گو میارید به ما شادی بگریخته را چه کنم شادی بی دوست که صد غم با اوست صاحب درد ز طوفان بلا جان نبرد نوح هرجا که رود دیده پر نم با اوست روی زیبای تو در دیدهٔ گریان کمال کعبه حسن و جمالست که زمزم با اوست کمال الدین خجندی