کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۵۶: دلم از شمع رخت در تب و تابست امشب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم از شمع رخت در تب و تابست امشب کارم از نرگس مست تو خرابست امشب تن رنجور من از دست دل و دیده چو شمع گاه در آتش و گاه بر سر آبست امشب زحمت خویش بیر از سرمای مردم چشم که میان من و او دیده حجابست امشب ساقیا شمع به پیرامن مجلس بتشان تا ندانند که ما را در خوابست امشب در دل شب اثر نور قمر پیدا نیست مگر از زلف تو بر ماه نقابست امشب چشم مست تو ندانیم به مستان ز چه روی از سر عربده در عین عتابست امشب دوست مهمان کمال است بیارید شراب که دل دشمن ازین غصه کباب است امشب کمال الدین خجندی