کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶: گر بری چون سر زلف این دل سودانی را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر بری چون سر زلف این دل سودانی را با پای بوس تو کشد این دل شیدائی را من ازین در نروم زانکه بجانی نرسد هیچ کاری به طلب عاشق هر جائی را روی ننموده گرفتم که روی از بر ما به کجا میبری این خوبی و زیبائی را چه ورنها که کهن کرد به دفتر گل سرخ تا بیاموخت ز رویت چمن آرائی را خارمژگان منگر پای بنه بر سر چشم که زیانی نرسد از مژه بینانی را روی زاهد نکند آرزو این چشم نرم میل خشکی نکند مردم دریائی را در نگیرد دمت ای ناصح دانا به کمال تا بر آتش ننهی دفتر دانائی را کمال الدین خجندی