کمال الدین خجندی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷: جانا ز گرد درد پر باد دامن ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جانا ز گرد درد پر باد دامن ما وین دلق گرد خورده صد پاره در تن ما دل ساکنی ندارد بی خاک آستانت ای خاک آستانت تا حشر مسکن ما ما چشم خویش روشن دیدن نمی توانیم تا تو نمی نشینی بر چشم روشن ما گفتم تیغ بر کش گفتی گناه باشد باد این گنه همیشه از تو به گردن ما دی می شدم در آن کو آمد ندا ز هر سو کای عاشق سر و زر مگذر به گلشن ما دانی چه گفت عیسی با عاشقان دنیی چندین حجاب بیند از نیم سوزن ما شب با کمال ای تن در خواب شو که آن ماه آید به دزدی دل بر بام و روزن ما کمال الدین خجندی