حسین خوارزمی
غزل ها
شماره ١٦٤: گر چه از دست غمت حال پريشان دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چه از دست غمت حال پريشان دارم نکنم ترک غم عشق تو تا جان دارم جان چه باشد که از او دل نتوانم برداشت من که در سر هوس صحبت جانان دارم از مقيمان مقام سر کويت چو شدم کافرم گر هوس روضه رضوان دارم اين همه شور من از شکر شيرين تو است وين همه گريه از آن پسته خندان دارم بادم سرد و رخ زرد و دل غم پرورد نتوانم که دمى درد تو پنهان دارم ماجراى دل من ديده بمردم بنمود زان شکايت همه از ديده گريان دارم از خيالت شب دوشينه شکايت کردم که طبيبى ز تو من حال پريشان دارم بکرشمه نظرى کرد بسوى من و گفت تو کدامى که چو تو خسته فراوان دارم روى بنما و بدان قامت رعنا بخرام که هواى سمن و سرو خرامان دارم کم مبادا نفسى درد تو از جان حسين که من خسته هم از درد تو درمان دارم حسین خوارزمی