مجد همگر
غزل ها
شمارهٔ ۸۶: گر با تو زبانی شودم هر سر موئی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر با تو زبانی شودم هر سر موئی وز جور تو نالم به تو بر هر سر کوئی از ناز و جفا هم نکنی یک سرمو کم وز ناله من در تو نگیرد سرموئی در حسن تمامی و دل افروز و منم نیز تن کاسته و انگشت نما از همه روئی یعنی تو مه چاردهی از همه وجهی من بی تو مه یک شبه ام از همه سوئی با عشق تو مردی نکند یاد ز جفتی وز حسن تو یک زن نبرد طاعت شوئی تا آب جمال تو روان گشت نبرده ست یک تشنه درست از لب جوی تو سبوئی تا چشمه نوش تو عیان شد نرسیده ست یک جرعه کام از لب آزی به گلوئی اشک و جگر سوخته در عشق گرفتند با لعل لب و مشک سر زلف تو خویی وامروز به اقبال لب و زلف تو هر یک از رنگ به رنگی شد و از بوی به بوئی با جور تو کس پای ندارد به جز از من ناید مه دی کار چناری ز کدوئی بر رغم مرا سفله و ناکس چه گزینی آخر چو منی را چه کشی بهر چنوئی ناجنسی ازین جنس نیاید ز حریفی زشتی بدینسان نکند هیچ نکوئی مجد همگر