مجد همگر
غزل ها
شمارهٔ ۴۶: یارب این واقعه کی بر دل من کرد گذر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یارب این واقعه کی بر دل من کرد گذر که بزودی کند آن سنگدل آهنگ سفر هرگز این قصه که خواندی و که کردی در گوش هرگز این حال که گفتی و که کردی باور ای فراموش شده بر دل تو عهد کهن یاد کن آخر از آن صبحت چون شیر و شکر یاد بود آن گه میعاد که من بودم و تو یاد باد آن شب از روز جوانی خوشتر الحق آن وعده وصلت چه نکو کرد وفا یا ز آن بستن عهدت که چه خوش رفت به سر ای دریغ آنهمه امید من و وعده تو که نه آن کرد وفا و نه ازین دیدم اثر آه از آن قول و قرارت که خطا بود و خلاف آه از آن وعده وصلت که هبا بود و هدر طمع وصل تو کردیم هوس بود و هوی دل به مهر تو سپردیم خطا بود و خطر در فراق تو هر آن شب که به روز آوردم دیده تا روز گرفتار سها بود سهر ناله و گریه چه سود است چو تقدیر رسید اینچنین رفت چو تدبیر قضا بود و قدر مجد همگر