مجد همگر
غزل ها
شمارهٔ ۳: تا نگویی که مرا بی تو شکیبایی هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا نگویی که مرا بی تو شکیبایی هست یا دل غمزده را طاقت تنهایی هست نی مپندار که از دوری روی تو مرا راحت زندگی و لذت برنایی هست مکن اندیشه که تا دور شدی از چشمم دیده رابی رخ زیبای تو بینایی هست نا توانم ز غمت تا که گمانی نبری که مرا با غم هجر تو توانایی هست دل و آرام و صبوری و شکیبایی نیست غم و آشفتگی و محنت و شیدایی هست خواندیم بی دل و رسوا و نگویم که نیم هر چه گویی ز پریشانی و رسوایی هست اندراین واقعه بر قول تو انکاری نیست در من از عیب و هنر هر چه تو فرمایی هست کس نگفته ست در آفاق که در عالم عشق مثل من عاشق شوریده سودایی هست کس نداده ست نشان از ختن و چین و چگل که بتی چون تو به شیرینی و زیبایی هست نشنیدیم که در باغ جهان شمشادی راست چون قد لطیفت به دل آرایی هست نتوان گفت که همچون پسر همگر نیز طوطیئی در همه عالم به شکر خایی هست مجد همگر