محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۴: درخشان شیشهای خواهم می رخشان در و پیدا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درخشان شیشه ای خواهم می رخشان در و پیدا چو زیبا پیکری از پای تا سر جان درو پیدا صبازان در چو ناید دیده ام گوید چه بحرست این که هر گه باد ننشیند شود طوفان درو پیدا سیه ابریست چشمم در هوای هالهٔ خطش علامتهای پیدا گشتن باران درو پیدا چو گیرم پیش رویش باشدم هر دیده دریائی ز عکس چین زلفش موج بی پایان درو پیدا تنی از استخوان و پوست دارم دل درو ظاهر چو فانوسی که باشد آتش پنهان درو پیدا پر از جدول نماید صفحهٔ آیینهٔ رویش که دایم هست عکس آن صف مژگان درو پیدا کف پایش که بوسد محتشم و ز خود رود هردم ز جان آئینه ای دان صورت بیجان درو پیدا محتشم کاشانی