طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۳: ای شوخ پریوشان آفاق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای شوخ پریوشان آفاق بر باده ده شکیب عشاق! نبود به جهان کسی ز آدم یک تن که تو را بود نه مشتاق! بیچاره دلم که جفت غم شد تا کرده ام ابروی خمت طاق همدرس بودم به عشق مجنون او رفت به دشت و من به اسواق در گردن جان من نهادی مانند سگان خویش اطواق روحم به ازل میان ارواح با عشق تو بسته بود میثاق شیرازه نمی توان گرفتن دیوان غم تو را ز اوراق مشهور وفا و مهر بودی در بین شکرلبان به اخلاق بسیار بریدی عاشقان را با تیغ جفا و ظلم اعناق از آتش عشقبار طغرل گردید قرار و صبرم احراق طغرل احراری