طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۴: عارض چون ماهش از برقع نمایان می کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عارض چون ماهش از برقع نمایان می کند عالمی را شمع رخسارش چراغان می کند از خیال غنچه اش دارم به دل جمعیتی خاطرم را یاد آن گیسو پریشان می کند دوش با یاد رخش از دیده باریدم گهر موج اشکم در جهان امروز طوفان می کند دل به کوی یار می باشد ولی هر دم چو مور آن تفاخرها که در دست سلیمان می کند! ای پریرو نقش نیرنگ کدامین صورتی؟! چشم صد آئینه را عکس تو حیران می کند! گر همین باشد گداز شعله شمع وفا خانه زنبور را پروانه ویران می کند با مریض عشق دارو نیست در دکان دهر مشکل مجنون ما را لیلی آسان می کند حیرتی دارم که طغرل بلبل از شب تا سحر در حضور شاهد گل سخت افغان می کند طغرل احراری