طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۸: غبار سرمه تا در خانه چشمش وطن دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غبار سرمه تا در خانه چشمش وطن دارد سیاهی پرده از ساز تغافل در بدن دارد نسیم طره پر پیچ و تاب عنبراسایش به دست قاصد باد صبا مشک ختن دارد هزاران باغ گلشن در غبار مقدمش ندهم که نقش خاک پایش آب و رنگ صد چمن دارد دهان غنچه اش چون حقه سربسته می بینم که هنگام تکلم لعل او در عدن دارد به تخت حسن و تاج دلبری سلطان خوبان است به یغمای دل من لشکر ناز و فتن دارد ز سحر نرگس جادوی او باید حذر کردن چنان هاروت صد افتاده در چاه ذقن دارد! خوشم از نکهت زلف کج شبرنگ پرچینش دماغم کی هوای سوسن و میل سمن دارد؟! مرا فریاد و افغان کی رسد در گوش او طغرل که در هر سو هزاران دادخواهی همچو من دارد؟! طغرل احراری