طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۷۱: در کشور ملاحت شاهی تو را تمام است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در کشور ملاحت شاهی تو را تمام است شمشاد و سرو و طوبی با قامتت غلام است در هر کجا که بینم اوصاف خلق و خویت با سومنات و مسجد «ما قال » زین کلام است چون غنچه لب گشایم وصف تو را نمایم غیر از حدیث رویت دیگر مرا حرام است! حسن بتان عالم رو در زوال دارد در اوج خوب روئی مهر تو را قیام است چشم سیاه مستت بیگانه از نگه شد هندوی خال لعلت ناآشنای رام است ما پختگان عشقیم در مجمر غم تو مگذار بوالهوس را از بس هنوز خام است از قسمت نخستین عشقت به ما رسیده آئینه با سکندر جم را حواله جام است با عهد گلعذاران زنهار دل نبندید از عندلیب گلشن با گوشم این پیام است! در بارگاه وصلت جان تحفه برد طغرل شمشیر خون چکانت از بس که بی نیام است طغرل احراری