حکیم نظامی گنجوی
مخزن الاسرار
بخش ۶۰ - انجام کتاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صبحک الله صباح ای دبیر چون قلم از دست شدم دستگیر کاین نمط از چرخ فزونی کند با قلمم بوقلمونی کند زین همه الماس که بگداختم گزلکی از بهر ملک ساختم کاهن شمشیرم در سنگ بود کوره آهنگریم تنگ بود دولت اگر همدمیئی ساختی بخت بدین نیز نپرداختی در دلم آید که گنه کرده ام کین ورقی چند سیه کرده ام آنچه درین حجله خرگاهیست جلوه گری چند سحرگاهیست زین بره میخور چه خوری دودها آتش در زن به نمک سودها بیش رو آهستگیی پیشه کن گر کنی اندیشه به اندیشه کن هر سخنی کز ادبش دوریست دست بر او مال که دستوریست و آنچه نه از علم برآرد علم گر منم آن حرف درو کش قلم گر نه درو داد سخن دادمی شهر به شهرش نفرستادمی این طرفم کرد سخن پای بست جمله اطراف مرا زیردست گفت زمانه نه زمینی بجنب چون ز منان چند نشینی بجنب بکر معانیم که همتاش نیست جامه باندازه بالاش نیست نیم تنی تا سر زانوش هست از سر آن بر سر زانو نشست بایدش از حله قد آراستن تا ادبش باشد برخاستن از نظر هر کهن و تازه ای حاصل من چیست جز آوازه ای گرمی هنگامه و زر هیچ نه زحمت بازار و دگر هیچ نه گنجه گره کرده گریبان من بی گرهی گنج عراق آن من بانگ برآورد جهان کای غلام گنجه کدامست و نظامی کدام شکر که این نامه به عنوان رسید پیشتر از عمر به پایان رسید کردنظامی ز پی زیورش غرقه گوهر ز قدم تا سرش باد مبارک گهر افشان او بر ملکی کاین گهر است آن او حکیم نظامی گنجوی