حکیم نظامی گنجوی
مخزن الاسرار
بخش ۳۵ - داستان میوه فروش و روباه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میوه فروشی که یمن جاش بود روبهکی خازن کالاش بود چشم ادب بر سر ره داشتی کلبه بقال نگه داشتی کیسه بری چند شگرفی نمود هیچ شگرفیش نمی کرد سود دیده به هم زد چو شتابش گرفت خفت و به خفتن رگ خوابش گرفت خفتن آن گرگ چو روبه بدید خواب در او آمد و سر درکشید کیسه بر آن خواب غنیمت شمرد آمد و از کیسه غنیمت ببرد هر که در این راه کند خوابگاه یا سرش از دست رود یا کلاه خیز نظامی نه گه خفتن است وقت به ترک همگی گفتن است حکیم نظامی گنجوی