حسن غزنوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۷: گر شمع تو بی زحمت پروانه بماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر شمع تو بی زحمت پروانه بماند خورشید چو سایه ز تو درخانه بماند از باده لبهای تو گر دل بشود مست درسلسله زلف تو دیوانه بماند خون گشته دلی از خود آویخته دارد هر تار که از فرق تو در شانه بماند ای گنج روان در دل ویران کنمت جای تابو که مگر گنج به ویرانه بماند افسانه عشق تو شدم آه و دریغا ترسم که نمانم من و افسانه بماند روزی که حسن جان گرامی به تو بخشد بالله که برو صد جان شکرانه بماند گوی از همگان برد به اقبال شهنشه بر تار تو یک بود ندیمانه بماند حسن غزنوی