حسن غزنوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲: دوش بر هندوی خود بدمستیی ترکانه کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش بر هندوی خود بدمستیی ترکانه کرد تا امید آشناوش (را) چنین بیگانه کرد صبر اندک زاد را از خان و مان آواره یافت عقل پیرآموز را در سلسله دیوانه کرد تا دلم در سنبل گل سای او یک خانه ساخت خار هجرش در دل پر خون هزاران خانه کرد مشک را خون شد جگر کان عارض چون آینه زلف چین بر چین او مشاطگی بی شانه کرد تا جهان را شمع رویش گشت شاهد خانه هرکه جانی داشت خود را بر رخش پروانه کرد هست نیکو گرچه نیکو رفت بر ما یا نرفت اوست رحمت گرچه رحمت کرد بر ما یا نکرد آفتاب خسروان بهرام شاه آن شه که او هر چه بخشید ار سعادت مشتری وارانه کرد حسن غزنوی