حسن غزنوی
قصیده ها
شمارهٔ ۹۳ - در مدح خاقان محمود خان گوید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
طلع الشمس علی الندمان فاشرب الراح علی الریحان شاید ار داد ز گل بستانی که به رخ رشک گل بستانی افرغ القهوة فی الکاس لکی یفرغ القلب من الاشجان باده از دست غمت بستاند چون تو از دست منش بستانی ضحک الورد بلافم کما بکت السحب بلا اجفان من چو ابر از غم تو گریانم تو چو گل با همه کس خندانی جارفی الود فاشکوه الی ملک المشرق بغراخان خسرو عادل خاقان محمود آن چو محمود به ملک ارزانی غررالورد علی الاغصان لمعت من طرف الریحان رفت بر تخت گل زندانی همچو یوسف ز چه کنعانی مسمعات انطرفی بدویه؟ بلشادبن الذی الحان؟ به بلبلان در چمنش پنداری مطربانند ز پر دستانی هاتها تسکرنا هات فقد حرم الحزن علی السکران در ده آن مایه شادی در ده تا که مان از کف غم بستانی فرص اللهو نعیم عجب وبوحش فتن الازمان؟ سست عهدی فلک می بینی بی وفائی جهان می دانی اتری ملکک یبقی ابدا لست بالمالک به غراخان طمع دولت جاوید مدار نه شهنشاه جهان خاقانی قرة فی حدق الدولة بل فلذة من کبد السلطان شاه شاهان جهان محمود آن که ندارد چو محمد ثانی حسن غزنوی