هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۵۰: من که باشم که می لعل بآن ماه کشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من که باشم که می لعل بآن ماه کشم؟ بگذارید که حسرت خورم و آه کشم بس که دریافت مرا لذت خونخواری عشق دل نخواهد که: دگر باده دلخواه کشم تا کند سوی من از راه ترحم نظری هر زمان خیزم و خود را بسر راه کشم میرم از غصه که: ناگاه بآن ماه رسد آه سردی که من سوخته ناگاه کشم چند درد و المش بر دل پر درد نهم؟ چند کوه ستمش با تن چون کاه کشم؟ پیش آن خسرو خوبان چه کشم ناوک آه؟ چیست این تحفه که من در نظر شاه کشم؟ ماه من رفت، هلالی، که نیامد ماهی تا بکی محنت سی روزه ازین ماه کشم؟ هلالی جغتایی