هلالی جغتایی
مثنوی شاه و درویش
بخش ۴- در نعت سیدالمرسلین صلیالله علیه و سلم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از خدا گر ره خدا طلبی مطَلب جز محمد عربی زانکه مطلوب اهل بینش اوست بلکه مقصود آفرینش اوست شاه ایوان مکه و یثرب ماه تابان مشرق و مغرب شرف گوهر بنی آدم وز شرف سرور همه عالم شهریاری که خیل اوست همه عرش و کرسی طفیل اوست همه کوی او مقصدست و او مقصود او محمد مقام او محمود پنجه افتاب را برتافت به یک انگشت قرص مه بشکافت بود برتر ز انجم و افلاک زان نیفتاد سایه اش بر خاک آنکه بگذشت از سپهر برین سایهٔ او کجا فتد به زمین؟ فارغ است از صحیفه و خامه واصلان را چه حاجت نامه؟ آن که ناخوانده علم دین داند لوح تعلیم پس چرا خواند؟ انبیا را شرف نبود برو خود تواضع کنان نشست فرو ذات او چیست بعد خیل رسل؟ گل پس از برگ و میوه بعد از گل گمرهانی که راه جنگ زدند حلقهٔ لعل او به سنگ زدند لعل او در ز حقه داد به سنگ که دگر جا نداشت حقهٔ سنگ لاجرم ورنه سنگ بدگهران کی تواند فکند رخنه در آن؟ زیر گیسوی او رخ چون ماه شب معراج را جمال الله هلالی جغتایی