کمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۲: منم امروز و یکی مطرب و جایی خالی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منم امروز و یکی مطرب و جایی خالی شیشه یی پر ز می و صحن سرایی خالی خانه یی خرد، و لیکن چون نگارستانی خوش و از زحمت هر خانه خدایی خالی نرد و شطرنج بدست آید و در شیوۀ خویش راستی نیست هم از برگ و نوایی خالی خیز جانا و بیا تا سه بسه بنشینیم که نباشند حریفان ز بلایی خالی بوفا بر تو که تنها بخرامی زیراک نبود روی رقیبان ز جفایی خالی با تو در خلوت خواهم که کنم عشرت از آنک بر ملاعیش نباشد زربایی خالی مطرب، انصاف درین مجلس هم زحمت ماست لیک هم خوش نبود از دف و نایی خالی تا کنم بر رخ تو همچو صراحی ز شراب مغز و اندیشه زهر رنج و عنایی خالی به ادب می کنمت خدمت از آن سان که بود حرکاتم همه از چون و چرایی خالی دست مال سر زلف ار نکنم گه گاهی بود از خدمت مالیدن پایی خالی لیک اگر از سر مستی دهمت بوسه مرنج فعل مستان نبود خود ز خطایی خالی ور ببر در کشمت هست هم از جا بمرو بهر این کار بکار آید جایی خالی کمال الدین اصفهانی