فلکی شروانی
قصیده ها
شمارهٔ ۵ - در توصیف اسب ممدوح
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این دل چه دلست و این چه یار است کار من از این دو سخت زار است کار من مستمند صعب است کاندر بر من نه دل نه یار است آبادان بدان سمند میمون کاندر خور روز کار زار است پهنای زمین به پیش سیرش چون دیده مهر و چشم مار است از نعل هلال پیکر او در گوش سپهر گوشوار است چون چرخ همه قوائم او عالی و قوی و استوار است غار از تن او بسان کوهست کوه از سم او بسان غار است از تاختنش به گاه جولان مه عاجز و چرخ شرمسار است چون شاه بر او سوار گردد انگار که بر فلک سوار است ای تاجوری که چرخ گردان از بهر کف تو زیر بار است هر گاه که مجلست به بیند گوید فلک این چه گاه و بار است بر خور ز بقای عز و دولت کین جای نزول اختصار است فلکی شروانی