عمعق بخاری
شعر های پراکنده و قطعه ها
شمارهٔ ۲۳: هنگام آنکه گل دمد از خاک بوستان - رفت آن گل شکفته و در خاک شد نهان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هنگام آنکه گل دمد از خاک بوستان رفت آن گل شکفته و در خاک شد نهان هنگام آنکه شاخ شجر نم کشد ز ابر بی آب ماند نرگس آن تازه بوستان با جام باده در وطن امروز بر فروز آن گوهری که هست مدد در صفای جان قد بلند او به مثل مثل نارون رنگ عجیب او به صفت رنگ ناردان بیگانه از ستاره ولیکن ستاره بار بی بهره از عقیق ولیکن عقیق سان رخشان تر است پیکرش از جنس آفتاب پیچان تر است قالبش از شاخ خیزران در گوش او ز گوهر چرخ است گوشوار بر فرق او ز مشک سیاهست طیلسان شنگرف را به گونه دلیل معین ست لیکن همی نماید زنگار ازودخان چون خاطر کریم صفا اندرو پدید چون همت بلند جوادی درو عیان چون بر زمین ز پیکر خود سایه افگند سوی سپهر پشه ی زرین شود روان نقصان کجا رسد به طبایع ز روزگار؟ تا اوست بر سپاه طبایع خدایگان عمعق بخاری