مختاری غزنوی
شهریار نامه
بخش ۹ - کشته شدن فرهنگ بدست زرفام گوید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلاور برون راند آن فیل زود خروشان وجوشان بیامد چه دود به فرهنگ بربست راه ستیز به کف داشت از کینه ساطور تیز به فرهنگ گفتن که اندر نبرد ندیدی هنرهای مردان مرد نمودی به مردان ما دستبرد ولی کس ز من گوی مردی نبرد به من در جهان کس هم آورد نیست بمغرب زمین کس چه من مرد نیست کنم پیکرت رابساطور نرم که من چون پلنگم توئی همچو غرم بدو گفت فرهنگ کای پرگزاف ز مردان نه نیکوست آئین لاف من امروز بینم یکی مرگ تو بکوبم بگرز گران ترک تو بگفت این و زی رزم آورد روی برآمد ز گردان یکی های هوی یکی تیر برداشت پیکان سترک بزد بر بر زنده پیل بزرگ نشد تیر بر فیل او کارگر که بودی در آهن ز پا تا به سر برافراخت زرفام ساطور کین خروشان و بر ابرو افکنده چین درآمد خروشان بتنگ اندرش برافروخت به ساطور و زد بر سرش زمن گفت مانا که برگشت بخت زمن بخت خواهد بپرداخت رخت بگفت این و یکباره جنگ آورید مر این مغربی را بچنگ آورید مختاری غزنوی