جمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۵: زنجیر چو آنزلف پراکنده نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زنجیر چو آنزلف پراکنده نباشد خورشید چو آنعارض رخشنده نباشد خورشید که باشد که ترا بنده نباشد زنجیر چو آنزلف سرافکنده نباشد روزی که تو برگرد گلت طره فشانی خورشید که باشد که ترا بنده نباشد وانجا که نهی ناوک غمزه بکمان در مه کیست که از تو سپر افکنده نباشد پیش لب خندان تو گل گرچه بخندد خود داند کان خنده چو این خنده نباشد زینگونه بخون ریختن اردست بر آری ترسم که دگر سال کسی زنده نباشد زین حسن مشو غره که بازار گل سرخ بس تیز بود لیکن پاینده نباشد ببرید سرزلف و سزا کرد و بگفتم ما را مکش ایزلف که فرخنده نباشد جمال الدین اصفهانی