جمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵: هر وقت دلدار مرا با من خطابی دیگرست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر وقت دلدار مرا با من خطابی دیگرست بی جرم با من هر دمش از نوعتابی دیگرست گفتم بجان منت بنه جان بستدی بوسه بده در زیر لب میگفت زه این از حسابی دیگرست گفتم بمن بگذار جان یا بوسه ده رایگان گفتا نه اینبینی نه آن اینخود جوابی دیگرست گفتم طریقی ساز پس یک ساعتم فریادرس کز هجر تو جانهر نفس در رنج و تابی دیگرست گفتا که زر باید کهن ور نیست کوته کنسخن نی نی حدیث زرمکن کان فصل بابی دیگرست گفتم گذر کن سوی من باز آر آب روی من کز طعنه بد گوی من دل در عذابی دیگرست بگشاد ز اشک چونگهر بر روی من روید گر یارب ندانست اینقدر کاین آب آبی دیگرست گفتی که دل شد نیکخو شد با دگر کس مهرجو دوشین کجا خفتی بگو کاین خواب خوابی دیگرست جمال الدین اصفهانی