جمال الدین اصفهانی
قطعه ها
شمارهٔ ۱۴۰ - کبر و غرور
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن شنیدستی که نمرود از مقام افتخار می بسودی بر سر گردون کلاه سروری باز کبر سلطنت گوش دلش را می نماند کز خلیل الله شنیدی حجت پیغمبری لاجرم دارای گیتی پشه را نصب کرد تا دهد هر لحظه با او مصاف داوری پشه چون بی اعتماد نیزه و عون سپر یافت از تأیید حق برشکتن او یاوری قابض ارواح را فرمان رسید از کردگار کای همای جان ستان در روضه نیلوفری خیز تاجان هوس پرورده این خاکسار از پی آرایش دوزخ سوی مالک بری هیچ دانی آن بنمرود از چه معنی میرسد با تو گویم گر مرا از اهل تهمت نشمری ایزدش هر لحظه میفرمود تعذیبی دگر تا چرا آورد بیرون رسم کر کس پروری جمال الدین اصفهانی