عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۶۴: گاهی مصیبت خود، گاهی ملال مردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گاهی مصیبت خود، گاهی ملال مردم در عشوه خانهٔ دهر این است حال مردم تا خون دل توان خورد، ای تشنهٔ کرامت نزدیک لب میاور آب زلال مردم همت ز خویشتن جو، چون بایزید و شبلی نتوان گرفت پرواز، هرگز به بال مردم در جلوه گاه معشوق، عمرم گذشت، لیکن گه در نظارهٔ خویش، گه در خیال مردم بانگ ان الحق ما، بی های و هو بلند است نتوان هلاک خود را، کرد از وبال مردم هنگام عذرخواهی، تاوان زهر نوش است گر جام جم نداری، مشکن سفال مردم واله شده است عرفی، بر نقش خامهٔ خویش تا چند فتنه گردد بر خط و خال مردم عرفی شیرازی