عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۶۹: به لب آرام گیر ای جان غمگین یک دمی دیگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به لب آرام گیر ای جان غمگین یک دمی دیگر که شاید در حریم سینه بفریبد غمی دیگر چو گردم تنگدل شرح غمت هم با غمت گویم که در شرع محبت کفر باشد محرمی دیگر هم از غم تنگدل گشتم هم از شادی، که را خوانم که بنماید دلم را ره به سوی عالمی دیگر گهی گردد عرقناک از حیا، گاهی ز می، هر دم گلستان جمالش تازه دارد شبنمی دیگر شهید غمزهٔ او نیستم، حسرت به تیغم زد بهل ای همدم این شیون، به پا کن ماتمی دیگر قدم چون رنجه فرمودی به بالینم، مرو در دم به غایت مشرفم بر مرگ، بنشین یک دمی دیگر مشو ایمن گرت بر مسند جم دهر بنشاند که هر دو روز گردد مسند آرای غمی دیگر کفن شویم به خون دیده، نی در چشمهٔ زمزم پرستار صنم را هست، عرفی، زمزمی دیگر عرفی شیرازی