عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۹۰: خوبان که به هم گرمی بازار فروشند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوبان که به هم گرمی بازار فروشند با هم بنشینند و خریدار فروشند ما نامه و قاصد نشناسیم و نبینیم ارباب نظر دیده به دیدار فروشند حیران شده گان تو به خورشید قیامت آسودگی سایهٔ دیوار فروشند ما معتکف گوشهء تنهایی خویشیم آن کعبه روانند که رفتار فروشند روشن مکن ای مه شب دیجور که عشاق اندوه دل خود به شب تار فروشند مسکین نفس ما که تذروان چمن گرد پرواز به مرغان گرفتار فروشند با آن که یقین است که در گلشن فردوس صد گل به تهی دستی هر خار فروشند زین دست تهی در غلط افتم که مبادا قفل در و خار سر دیوار فروشند عرفی تو گهر جمع گن امروز که این جنس بسیار خرند آخر و بسیار فروشند عرفی شیرازی