عبید زاکانی
غزلیات
غزل شماره ۹۸: بدین صفت سر و چشمی و قد و بالائی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بدین صفت سر و چشمی و قد و بالائی کسی ندید و نشان کس نمیدهد جائی چنین شکوفه نخندد به هیچ بستانی چنین بهار نیاید به هیچ صحرائی ز شست زلف تو هر حلقه ای و آشوبی ز چشم مست تو هر گوشه ای و غوغائی کجا ز حال پریشان ما خبر دارد کسی که با سر زلفش نپخت سودائی ز شوق پرتو رویت که شمع انجمن است مرا ز غیر چو پروانه نیست پروائی خیال وصل تمنی کنم همی در خواب چه دلپذیر خیالی چه خوش تمنائی خرد به ترک توام رای زد ولیک عبید خلاف پیش تو مردن نمیزند رائی عبید زاکانی