شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۶: تو میخواهی که تا تنها تو باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو میخواهی که تا تنها تو باشی کسی دیگر نباشد تا تو باشی از آن پنهان کنی هر لحظه مارا زچشم خلق ناپیدا ت باشی چو بیما نیستی یک لحظه موجود نمیشاید که تا بیما تو باشی اگر دریای مارا غرقه کردی چو قطره بعد ازین دریا تو باشی از آن پس گرچه موج آیی به صحرا حیات جمله صحرا تو باشی ز جزوی گر بکلی باز کردی چو گل در جمله اجزا تو باشی دوئی اینجا نمیگنجد برون شو که یا من باشم اینجا یا تو باشی منم یکتای بیهمتا تو خواهی که تا یکتای بیهمتا تو باشی بسان مغربی خود را رها کن بما بگذار تا خود را تو باشی شمس مغربی