شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲: دیده وام گشته از تو برویت نگرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیده وام گشته از تو برویت نگرم زانکه شایسته دیدار تو نبود نظرم چون ترا هر نفسی جلوه بجنسی دگر است هر نفس زان نگران در تو بچشمی دگرم توئی از منظر چشمم نگران بر رخ خویش که توئی مردمک دیده و نور بصرم هرکه بی رسم و اثر گشت برویش پی برد من بی رسم و اثر ناشده پی می نبرم تا زمن هست اثر، از تو نیابم اثری کاشکی در دو جهان هیچ نبودی اثرم نتوان برسر کوی تو کردن پرواز تا ز اقبال تو حاصل نبود بال و پرم بوی جانبخش تو همراه نسیم سحر است زان سبب مرده انفاس نسیم سحرم یار هنگام سحر بر دل ما کرد گذر گفت چون جلوه کنان بر دل تو میگذرم مغربی آینه دل ز غبار دو جهان پاک بزدادی که پیوسته در او مینگرم شمس مغربی