شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۲: از خانقه و صومعه و مدرسه رستیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از خانقه و صومعه و مدرسه رستیم در کوی مغان با می و معشوق نشستیم سجّاده و تسبیح بیکسوس فکندیم در خدمت ترسا بچه زنّار ببستیم در مصطبع ها خرقه ناموس دریدیم در میکده ها توبه سالوس شکستیم از دانه تسبیح شمردن برهیدیم وز دام صلاح و ورع و زهد بجستیم در کوی مغان نیست شدیم از همه هستی چون نیست شدیم از همه هستی، همه رستیم زین پس مطلب هیچ زما دانش و فرهنگ ای عاق ل هشیار که ما عاشق و مستیم ما مست و خرابیم و طلبکار شرابیم با آنکه چو ما مست و خراب است خوشستیم المنته لله که ازین نفس پرستی رستیم بکلی و کنون باده پرستیم تا مغربی از مجلس ما رخت بدر برد او بود حجاب ره ما رفت برستیم شمس مغربی