شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۸۲: مست ساقی خبر از حام و سبوئی دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مست ساقی خبر از حام و سبوئی دارد تو مپندار که او مستی ازین می دارد هیچ با هوش نیاید نفسی از مستی آنکه از ساقی جان جام پیاپی دارد دل برقص است از آن نغمه که گردون در چرخ مست از وی نه سماع از دف و از نی دارد یکنفس نیست دلم از نظر وی خالی هرچه دارد دل من از نظر وی دارد سایه مهر توام مهر تو از پی دارم چندا سایه که خورشید تو در پی دارد هر کجا هست بهاری زده ئی خالی نیست دل بهاری ز گلستانِ تو در پی دارد لیلی حسن ترا هم دل مجنون حی است وه چو لیلی است که مجنون تو در حی دارد آنکه در مملکت فقر و فنا پادشه است با چنین ملک کیان، ملک کیان کی دارد مغربی زنده و باقی نه بنان است و بجان که مر او زندگی از باقی و از حی دارد شمس مغربی