شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۴۲: چو باده چشم تو خوده است دل خراب چراست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو باده چشم تو خوده است دل خراب چراست چو حال تست در آتش جگر کباب چراست ز پیچ زلف تو در تاب رفت مهر رخت چو زوست تابش رویت از و شباب چراست چو نیست عهد شکن غیر زلف بر شکنت بگو که با دل مسکنت این عتاب چراست ز من هرآنچه تو گوئی و آن همی شنوی چو من صدای توام با من این خطاب چراست چو نیست غیر تو کس از که میشوی پنهان چو ناظر او توئی در رخت نقاب چراست اگر چه در خم چوگان تست گوی دلم ز چیست منقلب آخر در انقلاب چراست ز باد بپرس که بحر از چه گشت آشفته ز بحر بپرس که کشتی در اضطراب چراست چو ما هر آنچه تو دادی بما همان خوردیم زیاده هیچ نخوردیم پس حساب چراست هرآنکه باز نکرده است گوش هوش روترا برش حدیث حقایق فسانه است و حکایت کتاب مغربی چون نسخه کتاب تواست ازو مپرس که این حرف در کتاب چراست شمس مغربی