شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱: ای بلبل جان چونی اندر قفس تنها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بلبل جان چونی اندر قفس تنها تا چند درین تنها مانی تو تن تنها ای بلبل خوش الحان زان گلشن و زان بستان چون بود که افتادی ناگاه بکلنجها گویی که فراموشت گردیده درین گلخن آن روضه و آن گلشن و آن سنبل و سوسنها بشکن قفس تن را پس تنتن تن گویان از مرتبه گلخن بخرام بگلشن ها مرغان هم آوازت مجموع ازین گلخن پرنده به گلشن شد بگرفته نشیمن ها در پیش دام و دد معوا نتوان کردن زین جای مخوف ایجان رو جانب مامنها ای طایر افلاکی در دام تن خاکی از بهر دوسه دانه وامانده خرمن ها باری چو نمییاری بیرون شدن از قالب بر منظره اش بنشین بگشاده روزنها ای مغربی مسکین اینجا چه شوی ساکن کانجاست برای تو پرداخته مشکن ها شمس مغربی