سیف فرغانی
قصاید و قطعات (گزیدهٔ ناقص)
شماره ۵۶: در پی اختیار خویشتنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلبرا تا تو یار خویشتنی در پی اختیار خویشتنی بی قرارند مردم از تو و تو همچنان برقرار خویشتنی عالم آیینهٔ جمال تو شد هم تو آیینه دار خویشتنی با چنین زلف و رخ نه فتنهٔ ما فتنهٔ روزگار خویشتنی تو منقش بسان دست عروس از رخ چون نگار خویشتنی زینت تو ز دست غیری نیست تو چو گل از بهار خویشتنی در شب زلف خود چو مه تابان از رخ چون بهار خویشتنی من هزار توام به صد دستان گلستان هزار خویشتنی کس به تو ره نمی برد، هم تو حاجب روز بار خویشتنی کار تو کس نمی تواند کرد تو به خود مرد کار خویشتنی بار تو دل به قوت تو کشد پس تو حمال بار خویشتنی من کیم در میانه واسطه ای ور نه تو دوستدار خویشتنی ... سیف فرغانی