سیف فرغانی
غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
غزل شماره ۹۵: ای صبا قصهٔ عشاق بر یار بگو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای صبا قصهٔ عشاق بر یار بگو خبری از من دلداده به دلدار بگو از رسانیدن پیغام رهی عار مدار به گلستان چو درآیی سخن خار بگو چون به حضرت رسی امسال، بدان راحت جان آنچه از رنج رسیدست به من پار، بگو ور به قانون ادب بر در او ره یابی با شفا یک دو سخن از من بیمار بگو خبر آدم سرگشته به رضوان برسان قصهٔ بلبل شوریده به گلزار بگو چون بدان خسرو شیرین ملاحت برسی بیتکی چندش ازین مخزن اسرار بگو غزلی کز من گوینده سماعت باشد به اصولی که در آن طبع کند کار بگو ور بپرسد که به رویم نگرانی دارد شعف بنده بدان طلعت و دیدار بگو خادمانی که در آن پردهٔ عزت باشند در اگر بر تو ببندند ز دیوار بگو ور بدانی که دوم بار نیابی فرصت وقت اگر دست دهد جمله به یک بار بگو کای ازو روی نهان کرده چو اصحاب الکهف! او سگ تست مرانش ز در غار بگو سیف فرغانی بی روی تو تا کی گوید ای صبا قصهٔ عشاق بر یار بگو سیف فرغانی