سیف فرغانی
غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
غزل شماره ۳۰: دل بی رخ خوب تو سر خویش ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل بی رخ خوب تو سر خویش ندارد جان طاقت هجر تو ازین بیش ندارد از عاقبت عشق تو اندیشه نکردم دیوانه دل عاقبت اندیش ندارد مه پیش تو از حسن زند لاف ولیکن او نوش لب و غمزهٔ چون نیش ندارد از مرهم وصل تو نصیبی نبود هیچ آن را که ز عشق تو دل ریش ندارد خود عاشق صاحب نظر از عمر چه بیند چون آینهٔ روی تو در پیش ندارد از دایرهٔ عشق دلا پای برون نه کآن محتشم اکنون سر درویش ندارد چون سیف هر آن کس که تو را دید به یکبار بیگانه شد از خلق و سر خویش ندارد سیف فرغانی