سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۵۳۷: بهار آمد و گویی که باد نوروزی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهار آمد و گویی که باد نوروزی فشانده مشک بر اطراف باغ پیروزی کنار جوی چو شد سبز در میان چمن بیا بگو که چه خواهم من از تو نوروزی ز وصل شاهد گل گشت ناله بلبل چو در فراق تو اشعار من بدلسوزی چه باشد ار تو بدان طلعت جهان افروز چراغ دولت بیچاره یی برافروزی بلای عشق تو تا زنده ام نصیب منست باقتضای اجل منقطع شود روزی چو هست در حق من اقتضای رای تو بد مگر که بخت منت می کند بدآموزی مخواه هیچ به جز عشق سیف فرغانی که عشق دوست ترا به ز هر چه اندوزی سیف فرغانی