سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۵۳۴: دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری که بهم جمع شود عاشقی و مستوری آمدن پیش تو بختم ننماید یاری رفتن از کوی تو عشقم ندهد دستوری اگر از حال منت هیچ نمی سوزد دل تو که این حال نبودست ترا معذوری پیش عشاق تو بهتر زغنا درویشی نزد بیمار تو خوشتر زشفا رنجوری گر بنزدیک تو سهلست مرا طاقت نیست اگرم یک نفس از روی تو باشد دوری گر بدست اجل از پای درآید تن من از می عشق بود در سر من مخموری ما جهان را بتو بینیم که در خانه چشم دیده مانند چراغست وتو در وی نوری پرده از روی برانداز دمی تا آفاق بتو آراسته گردد چو بهشت از حوری سیف فرغانی در کار جزا چشم مدار پادشازاده ملکی چکنی مزدوری سیف فرغانی