سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۵۳۳: دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری که بهم جمع شود عاشقی و مستوری آمدن نزد تو بختم ننماید یاری رفتن از کوی تو عشقم ندهد دستوری ترک رویی تو وبی هندوی خال سیهت زنگی چشم من از گریه شود کافوری ذره از پرتو خورشید رخ روشن تو در شب تیره چو استاره نماید نوری تو ازین دستم اگر گوش بمالی چو رباب من درین پرده بسی ناله کنم طنبوری اگر از حال منت هیچ نمی سوزد دل تو که این حال نبودست ترا معذوری گر بنزدیک تو سهلست مرا طاقت نیست اگرم یک نفس از روی تو باشد دوری بنده بیمار فراقست و نه قانون ویست که بوصل تو شفا خواهد ازین رنجوری رنج عشقت نکشم بر طمع راحت نفس پادشازاده ملکم نکنم مزدوری گر بشفتالوی سیب زنخش یابم دست هیچ شک نیست که به یابم ازین رنجوری سیف فرغانی