سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۵۱۴: ای درسر من از لب میگون تو مستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای درسر من از لب میگون تو مستی با عشق تو درمن اثری نیست از هستی با چشم خوش دلکش تو نسبت نرگس چون نسبت چشمست ببیماری و مستی ازجای برو گو دل وجان چون تو بجایی وزدست برو گو دو جهان چون تو بدستی سر زیر لگد کوب غم آریم چو هستیم درکوی تو راضی شده چون خاک بپستی هرگز بخلاف تو نبندم نگشایم دستی که تو بگشادی وپایی که تو بستی آن عقل که سرمایه دعویست ربودی وآن توبه که سر لشکر تقویست شکستی ای عشق زتو جان نبرد دل که درین بحر او ماهی طعمه طلبست وتو چو شستی ای سیف نکویان جهان قید تو بودند در دام وی افتادی و ازجمله برستی سیف فرغانی