سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۴۸۳: ای همچو من بسی را عشق تو زار کشته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای همچو من بسی را عشق تو زار کشته وین دل بتیغ هجرت شد چند بار کشته تو بی نیاز و هریک از عاشقان رویت درکارگاه دنیا خود را زکار کشته پیش یزید قهرت همچون حسین دیدم در کربلای شوقت چندین هزار کشته بر بوی جام وصلت دیدیم جان ودل را این مست شوق گشته وآن را خمار کشته آهوی چشم مستت باغمزه چو ناوک شیران صف شکن را اندر شکار کشته در روزگار حسنت من عالمی زعشقم وصل تو عالمی را در انتظار کشته در دست تو دل من چندین چه کار دارد کانگشت تو نیارد اندر شمار کشته هرگز بود که خود را بینم چو سیف روزی برآستان کویت افتاده زار کشته ترکان غمزه تو کشتند عاشقانرا آری بدیع نبود درکار زار کشته سیف فرغانی